» خودشکوفایی 1

در زمان های قدیم، فلسفه زندگی رو یافتن شادی و شاد زندگی کردن میدونستن. فلاسفه بر این باور بودند که روش های زندگی باید باعث بوجود اومدن شادی در زندگی بشه و اساسا شیوه ها و رفتار هایی رو پیشنهاد میدادن که از درد اجتناب بشه. اما آیا درد اجتناب پذیره؟ در جواب باید گفت که انسان با درد زاده شده و درد کشیدن جزء لاینفک زندگی هست. درد همیشه در زندگی انسان حضور داره و انسان حتی در لحظه مرگ هم درد رو تجربه میکنه. حقیقتی تلخ در مورد زندگی!

اما در فلسفه امروزی، حضور درد رو در زندگی میپذیرن و بجای نادیده گرفتن، رابطه خود را با درد رو عوض میکنن! یعنی چی؟ یعنی پذیرش شکننده و ضعیف بودن انسان و مواجهه با دردها! انسان ذاتا از درد فرار میکنه ولی برای رشد کردن، باید درد رو تحمل کرد.

فلسفه امروز و متدهای روانشناسی جدید، هدف و فلسفه زندگی رو خودشکوفایی میدونن؛ تمایلی ذاتی که در غریزه انسان وجود داره و انسان ها ذاتا میل به رشد و پیشرفت دارن. تفاوت ما انسان ها در نیاز های ما هست؛ نیاز به اجتماع و روابط موثر، وابسته بودنمان به همدیگه و نیاز به دیگران در راه خودشکوفایی!

مطلب مرتبط آیا مدیتیشن می تواند افکار منفی را از بین ببرد؟

خودشکوفایی از پنج مولفه تشکیل شده: هیجانات مثبت، مشارکت اجتماعی، دستاورد و موفقیت، روابط و معنا!

هیجانات مثبت لازمه خودشکوفایی هستن. سوخت رسیدن، هیجان مثبت است. در هیجانات مثبت، گسترش و ساخت ایجاد میشود. برای تجربه هیجانات مثبت، در زمان هایی که امکان اون وجود داره، باید تلاش کرد؛ اما نباید این تلاش بی پروا باشد و در پی آن حرکت کنیم؛ درواقع برای تجربه لحظات منفی نیاز به تلاش داریم! لزومی نداره هیجان مثبت وجود داشته باشه، گاهی اوقات نیاز داریم که جدی تر باشیم و لحظات منفی رو تجربه کنیم و دلایل این لحظات رو پیدا کنیم، با این کار لحظات منفی رو به لحظات خنثی تبدیل می کنیم. در لحظات خنثی نیز میتوان برای تجربه و پیداکردن هیجانات مثبت، کارهایی مانند: شکرگزاری، عشق ورزیدن، کمک کردن و... انجام داد. به این صورت ما زندگی رو بیشتر احساس میکنیم و به معنی واقعی کلمه "زندگی میکنیم" !

مشارکت اجتماعی، فعال بودن در اجتماع و کمک به تعالی آن میباشد. ما برای خودشکوفایی به هم نیاز داریم و باید برای ایجاد فضای بهتر و مفیدتر برای همه انسان ها در جهت تعالی گام برداریم. انجام دادن کارهای زیادی از قبیل کار داوطلبانه بجای نشستن در خانه، عشق ورزیدن، کمک کردن به دیگران، کارهای خلاقانه انجام دادن، یادگرفتن و یاد دادن، مهربانی کردن و تمرین محبت با دیگران، کنجکاو بودن و پرسیدن این سوال که " چی میتونه بهتر باشه"؟!

ما نیاز داریم در جهت ایجاد جامعه متعالی حرکت کنیم. این مهم میتونه معنای زندگی باشه!

در مقاله دوم خودشکوفایی عوامل دیگه رو توضیح خواهم داد.

لطفا نظرات خودتون رو در قسمت کامنت با ما درمیان بذارید